درد دلهای یک خانم
من حسن آبادی نیستم اما چون همسرم اهل این شهر است گاه به آنجا می روم و چیزهای شگفت انگیز می بینم. اکثر خانمها در حسن آباد از عفونت شدید داخلی و سوء تغذیه رنج می برند. یک پزشک متخصص زنان و زایمان در آنجا وجود ندارد و حتی این قضیه خطر مرگ زنان و اطفال را نزدیک می کند.
مردم باید بدانند این جوی آبی که هنوز این همه از آن استفاده می کنند و لباسهای بچه ها را در آن می شویند، پر از انگل است. چنین جویی آبشخور گوسفندان سالم و بیمار است. لباسهای زیر و لباسهای پر از ادرار و مدفوع بچه ها و بیماران را در همین جوی می شویند. متأسفانه بعضی مردم آب پاک را با آب بهداشتی اشتباه می گیرند. درست است که آب جاری پاک است اما معنایش این نیست که بهداشتی هم هست. خاک نیز پاک است آیا می توان آن را خورد؟ به خاطر استفاده از همین آبها اکثر بچه ها دچار انگل و بیماریهای روده ای شده اند. جا دارد با دوربینهای پیشرفته، عکسهایی از کرمها و انگلها در آبهای جاری بگیرید و در معرض دید همگان قرار دهید تا به این امور بیشتر توجه کنند.
برای فقرزدایی در حسن آباد باید به درآمدهای جدید رو آورد. مردم باید بدانند که اقلیمشان و کویرشان درآمدزا است و از طریق گردشگری می توان به ثروت فراوان دست یافت مخصوصا امروزه که ماشین فراوان شده و بیشتر صاحبان ماشین، که اهل تفریح هستند، جاهای دیدنی ایران را بارها دیده اند و به دنبال دیدنیهای جدید می گردند. وظیفه شهرداری و ارگانهای مربوط دیگر است که جاهای دیدنی را از طریق برگزاری نمایشگاه، چاپ بروشور، مطبوعات و اینترنت به مردم ایران معرفی کنند. اگر تبلیغات درستی صورت گیرد حتی گردشگرانی از خارج ایران نیز می توان جذب کرد.
ساختمانها و محله های قدیمی این شهر نیز می تواند یکی از جاذبه های گردشگری باشد. همانگونه که در قسمتی دیگر از این وبلاگ آمده است، باید بافت قدیمی قسمتهایی از این شهر را حفظ کرد و اجازه نداد به سرعت تخریب و ساختمانهای امروزی جای آنها را بگیرد. آثار باستانی ای در حسن آباد وجود دارد که در کمتر جای ایران شبیه آنها دیده می شود. در جاهای دیگر ساختمانهای قدیمی ای را سراغ داریم که از نظر قدمت، به یک دهم قدمت آتشکده و برجهای دژکوه نمی رسند اما شهرت آنها بسیار بیشتر است و گردشگران فراوانی را جذب می کنند. قضایایی می شنوم که انسان حس می کند خود مردم جلو پیشرفتشان را می گیرند. باید فرهنگ سازی کرد.
حرف برای گفتن بسیار است. هربار که به آنجا می روم، غصه می خورم؛ از درون متلاشی می شوم؛ اما چه فایده؟! در وبلاگتان جایی را برای این قبیل درد دلها بگذارید.
وبلاگ:
یک. مطلب فوق را خانمی برای ما فرستاده است؛ اما چون مایل نبود در وبلاگ بگذاریم، از ذکر نام او خودداری کردیم.
دو. در این وبلاگ هر مطلب مفید جای می گیرد. همه ی شهرها و روستاها نیازمند به فرهنگ سازی هستند. هرچه فرهنگ بالا باشد باز هم می توان آن را بالاتر برد و حسن آباد از این قاعده مستثنی نیست.
سه. همه کسانی که در مورد حسنآباد انتقادی دارند، به جای اینکه به یکدیگر بگویند، برای حل آن، در اختیارمان قرار دهند تا با درج در وبلاگ، به مرور حل شود.